کافه ترانزیت:آنچه مرا نکشد،قویترم می سازد.....

فیلم داستان زنی را روایت می کند که زندگی عاشقانه ای با همسرش داشته و حالا بعد از مرگ او و با داشتن دو فرزند دختر،مجبور است با سرسپردن به سنت ها به ازدواج با برادر شوهر متاهلش تن دهد  و در پناه وجود و حمایت مالی او زندگی کند.اما ریحان ،این عافیت اندیشی را برنمی تابد و تصمیم می گیرد علیرغم مخالفت برادرشوهر و خرد جمعی آن منطقه دوباره قهوه خانه کوچک باقی مانده از همسرش در ماکو ،مرز بین ایران و ترکیه را راه اندازی کند.موفقیت او در جلب  مشتری ،برخوردش با یک مرد و یک دختر جوان خارجی وسنگ اندازی های برادر شوهر،داستان پر کششی ست که بیننده را بدون خستگی با خود همراه می کند

ازدواج با همسر برادر مرده در بسیاری از فرهنگ ها و خرده فرهنگ های ایران سابقه دارد.در سینمای ایران به این موضوع  بشکل جدی و شاخص در سه فیلم واکنش پنجم(تهمینه میلانی-1381)،بیداری رویاها(محمدعلی باشه آهنگر-1388) و همین فیلم پرداخته شده است.که البته شرایط دو فیلم دیگر متفاوت است بدین معنی که در آنها برادرشوهر مجرد و جوانتر بنا به فشار خانواده مجبور به ازدواج با همسر بیوه برادر شده و احیانا(آنچنانکه در فیلم بیداری رویاها گفته می شود)عشق خود به دختری دیگر را در راه حمایت از خانواده و وفاداری به برادر درگذشته فدا کرده است.اما در این فیلم برادر شوهر متاهل است وریحان همسر دوم او خواهدبود.
در سکانس های متعددی روی شخصیت مستقل و جسور ریحان تاکید می شود.او خواستگاری برادر شوهر  که توسط زنان محترم و سالمند اقوام صورت می گیرد را نمی پذیرد،دست تنها البته بهمراه دو فرزند کوچک و اوجان،پادوی شوهر درگذشته اش قهوه خانه را مرمت میکند و با سلیقه زنانه می آراید،از پذیرش دختر جوانی که راننده های کامیون او را رها کرده اند ابایی ندارد و حتی با وجود ناراحتی و شگفتی ما تماشاچیان دست رد به سینه راننده مهربان خارجی میزند که امیدوار بودیم با او برود و در رویایمان آنها رادرکنار هم در منزلی زیبا مجسم کرده بودیم....

درصحنه ای از فیلم ریحان از مادر خود تعریف میکند که پس از کشته شدن پدرش در جنگ از هیچ کار شرافتمندانه ای برای تامین زندگی فرزندانش رویگردان نبوده.موضوعی که بسادگی روی نقش مادر در پرورش روحیه جسارت و شجاعت در فرزندان تاکید می کند.
خم شدن در مقابل مشکلات بدون اینکه پشت بشکند....درس فیلم کافه ترانزیت است ، میتوان دوباره کمر راست کرد و ادامه داد......