• مرکز مشاوره رها:88971606

  • برای رسیدن به هر موفقیت فردی، ابتدا باید تغییری در باورهای خود ایجاد کرد.

  • کوچکترین اقدام، بهتر از بزرگترین تصمیم است.

  • بهترین راه برای پیش بینی آینده ات، ساختن آن است.

  • زندگیتان با شانس بهتر نمی شود بلکه با تغییر بهتر می شود....

  • با انکار وجود یک زخم، شما نمی توانید آن زخم را ترمیم کنید.

فیلم هفت روانی

: #31
تاریخ انتشار : دوشنبه, 24 تیر 1392 11:59
تعداد بازدید : 1848
ارسال به دوستان
شما این مطلب را ارسال خواهید کرد:
فیلم هفت روانی
  • Reload بازآوری
بزرگ یا کوچک بودن حروف اهمیت ندارد
ارسال
آخرین بار که به دیدن یک کمدی ـ جنایی با مقادیر بالایی خون نشسته‌اید، به یاد دارید؟ شاید به یاد نیاورید، چرا که چنین سبک فیلم‌هایی که دارای استانداردها نیز باشند، بسیار معدودند
هفت روانی آخرین بار که به دیدن یک کمدی ـ جنایی با مقادیر بالایی خون نشسته‌اید، به یاد دارید؟ شاید به یاد نیاورید، چرا که چنین سبک فیلم‌هایی که دارای استانداردها نیز باشند، بسیار معدودند و به همان میزان که ساخت یک کمدی ـ اکشن آسان به نظر می‌رسد، تولید یک کمدی ـ جنایی که دلهره و کشتار را با خنده همراه کند، دشوار تلقی می‌شود و به همین دلیل یکی از آثار به نمایش درآمده در سال 2012 را پیش رویتان ‌می‌‌گذاریم که از «کمدی ـ جنایی»های ارزشمند است.
به گزارش «تابناک»، آخرین فیلم «مارتین مک دوناگ» به نام «هفت روانی / Seven Psychopaths» برای نخستین بار در دوازدهم اکتبر سال 2012 در سینماهای آمریکا به نمایش درآمد؛ فیلمی در سبک کمدی ـ جنایی که به زعم برخی منتقدان، تلاش برای عرضه اثری با رویکردهایی شبیه به «داستان‌های عامه‌پسند» کوئنتین تارانتینو بوده و البته یک کپی‌برداری از نوع فیلم‌سازی تارانتیتو به شمار نمی‌رود.
در این فیلم پر ستاره، بازی‌های درخشانی را می‌بینیم و کریستفر والکن، کالین فارل، تام ویتس و ... به سهم خود داستان را پیش می‌برند تا آنجا‌ که کشش فیلم در حال از دست رفتن است، مخاطب همچنان فیلم را دنبال می‌کرد.
فیلم «هفت روانی» تا یک سوم پایانی با ریتمی تند و مناسب موقعیت‌های شکل گرفته برای کاراکترها پیش می‌رود و داستان پیچیده و پیچیده تر می‌شود، ولی سلسله رویدادهایی که اساساً کمکی به بهتر شدن داستان و فیلم نمی‌کند، در یک سوم پایانی قرار گرفته تا فیلم به 110 دقیقه برسد، حال آنکه با نود دقیقه نیز می‌شد آن را به پایان رساند و اساساً برخی سکانس‌های فیلم همچون دیالوگ‌های طولانی در میانه بیابان ـ پیش از سکانس های فینال ـفیلم را از ژانر بیرون می‌سازد و به سمت و سوی رویکردهای فلسفی گرایش می‌دهد که با توجه به ساختار کلی فیلم، یک غده سرطانی در پیکره داستان به شمار می‌رود و بنابراین امکان حذفش فراهم بود.
این فیلم اما از این جهت به نوعی منحصر به فرد است که قاعده معمول در چنین فیلم‌هایی را بارها می‌شکند؛ برای نمونه، در بسیاری از صحنه‌ها که بر اساس ذهنیت تکرار در فیلم‌های اینچنینی پیش‌بینی می‌کنید، با اتفاقاتی خلاف مسیر پیش‌بینی‌تان روبه‌رو می‌شوید؛ مسأله‌ای که شاید به جنبه «روانی» بودن و غیرطبیعی بودنشان نیز تأکید دارد و همین شگفتی‌های پیاپی است که فیلم را جذاب می‌کند و باعث می‌شود نتوانید دیدن این اثر را از دست بدهید؛ فیلمی که در دل خود، روایت‌گر فیلمنامه‌های دیگری نیز هست و نوع جالبی از پردازش را به ویژه برای مخاطب عام عرضه کرده است.
شاید بزرگترین ضعف فیلم نیز در همان یک سوم پایانی و فینال باشد که تا اندازه‌ای سردستی است و برای چنین فیلم پرجزییاتی، امکان اندیشیدن بیشتر برای طراحی فینالی تأثیرگذارتر وجود داشت تا این اثر سرگرم کننده بتواند از مخاطب خاص و منتقدین نیز همچون مخاطب عام، امتیاز بالا بگیرد و در هر دو سطح یک فیلم مهم تلقی شود.
بر پایه داستان این فیلم، مارتی (کالین فارل) نویسنده‌ای الکلی است که به تازگی قصد نوشتن فیلم‌نامه‌ای جدید در سبک تریلر را دارد. نامی که او برای فیلمنامه اش برگزیده، «هفت روانی» است؛ اما خودِ مارتی هم دقیقاً نمی‌داند که باید چگونه این هفت شخصیت را خلق کند یا اصلاً آنها به چه دلیل روانی هستند!هفت روانی
از این روی، دوست عجیب و غریبِ مارتی به نام بیلی (سام راکول) تصمیم می‌گیرد تا به مارتی در راه یافتن سوژه‌هایش کمک کند. شغل بیلی و همکارش هانس (کریستوفر والکن) این است که سگ‌های مردم را که خیلی برایشان عزیز است، بدزدند و پس از چند روز که صاحبان آنها برای یافتن سگ‌هایشان جایزه تعیین می‌کنند، آنها را نزد صاحبانشان بازگردانند و جایزه نقدی بگیرند! اما در یکی از این ‌سگ دزدی‌‌ها‌، آنها سگِ متعلق به یک گنگستر بسیار خطرناک به نام چارلی (وودی هارلسون) را می‌دزدند که یک دیوانگی محض به است.
چارلی دیوانه وار عاشق سگ خودش هست و حتی به نظر می رسد آن را از جان خودش بیشتر دوست دارد و مصمم است تا هر کس را هم که باعث پدید آمدن این وضعیت شده از بین ببرد. در عین حال، بیلی به منظور پیدا کردن سوژه‌های مارتی برای خلق شخصیت‌های داستانش، یک آگهی در روزنامه‌ای محلی با این مضمون به چاپ می رساند که وی به دنبال چند آدم «روانی» می‌گردد! و... .

 برگرفته از وبلاگ روانشناسی پرند

خشونت
خشونت
    • Reload بازآوری
    بزرگ یا کوچک بودن حروف اهمیت ندارد

اطلاعات تماس
آدرس مرکز: تهران - خیابان فلسطین شمالی، بالاتر از بلوار کشاورز، کوچه میرسرابی، پلاک 1، طبقه اول.
شماره تماس: 7- 88971606
ساعات تماس: همه روزه به غیر از جمعه ها و پنج‌شنبه‌ها و روزهای تعطیل از ساعت 8:30 الی 20
شماره فکس: 88963091
شماره مشاوره تلفنی:
9092301510 از شنبه تا چهارشنبه از ساعت 8:30 الی 16
ساعات تماس: شنبه تا چهارشنبه ساعت 8:30 الی 20

آدرس کانال تلگرامی مرکز مشاوره رها :  rahaclinic@

کلیه حقوق محفوظ و متعلق به مرکز مشاوره رها می باشد.
طراحی سایت - هاست : وب سپنتا