دلقک درمانی (Clown Therapy)

کد بلاگ : #468
تاریخ انتشار : شنبه, 5 بهمن 1392 15:51
دلقک درمانی (Clown Therapy) چیزی بیش از خنده درمانی یا صرفاً ادا درآوردن برای بیماران بستری به منظور خوب کردن حالشونه.
دلقک درمانی (Clown Therapy) چیزی بیش از خنده درمانی یا صرفاً ادا درآوردن برای بیماران بستری به منظور خوب کردن حالشونه. مدتی پیش 1 مقاله برای ترجمه به دستم

رسید با این موضوع :Therapeutic clowning خیلی عجیب و جالب بود برام.. این یک حرفه ی تمام عیاره که به تازگی شروع شده و تاریخچه اون به عنوان یکی از مراقبتهای

بهداشتی مدرن به همین چند دهه ی اخیر(1970) بر میگرده و مرهون کارهای انقلابی پچ آدامز.

دلقک درمانگران آموزش حرفه ای دیدن و توی بیمارستانها (عمدتاً در بخش

های کودکان) به عنوان پای ثابت تیمهای پزشکی و به صورت تمام وقت کار میکنن. اجازه سرک کشیدن به همه ی بخشها رو دارن و کسی مانعشون نمیشه. مکانیسم اثر

دلقک درمانی خیلی جالبه! ما آدما سازو کاری داریم به اسم psychological immune system یا سیستم ایمنی روانشناختی، یکی از کاراش اینه که به هنگام بیماری ها و

شرایط طاقت فرسا بوسیله ی خلق یک دنیای فانتزی در کنار زندگی واقعی که داره ما رو رنج میده یک دنیای فانتزی خلق میکنه و به ما کمک میکنه با پریشانی و رنجی که

داریم هم ذات پنداری کمتری کنیم.

در واقع تخیل کمک میکنه فاصله خودمونو با اون بخش "شوم" حفظ کنیم و به اون به عنوان یک بخشی که موقتاٌ تخریب شده نگاه کنیم.

در این وضعیت این خویشتن ما نیست که بیمار یا فاجعه زدست بلکه بیماری تنها بخش کوچکی از و جود ماست و باید برای اون کاری بکنیم. گاهی اوقات این مکانیسم خوب

کار نمیکنه و ما نیاز به کسی یا چیزی داریم که این دنیای فانتزی رو در ما به وجود بیاره. دلقک به عنوان نمادی از جهان تخیل، یک بازنمایی مشخص از این قلمروست. بنابراین

دلقک تبدیل به پلی می شه که ما را به جهان تخیل متصل می کنه: دلقک یک اثر فوری در یادآوری ما برای استفاده از ابزاری ست که ما به طور طبیعی ازش برخورداریم. دلقک

تنها با حضورش ما رو به قلمرو تخیل هدایت می کنه، و به ما کمک می کنه تا منبع درونی تخیل خود رو فعال کنیم، به این ترتیب حتی بعد از رفتن دلقک این منبع به کار خودش

ادامه میده! در واقع کار دلقک درمانگر ها تسهیل فرایند تخیل پردازیه.

یکی از مثال های موردی توی مقاله داستان دختر بچه ای بو د با یک بیماری مزمن و دنیای تخیلی که

دلقک براش بوجود اورده بود اینطوری بود: دلقک دختر بچه رو در "سفنیه ی فضاییش" ( یک ویلچر تزیین شده)، می گذاشت و اونو از میان سیاره ها (بیمارستان)، ملاقات با

یوفوها (کارکنان بیمارستان) و بیگانگان فضایی به سفر می برد..... دخترک به شرط حضور دلقک، پذیرفت که سه سال به فرآیند درمان تن بده..!


"جایگاه هنر را در پزشکی و همچنین در علم به یاد خواهم داشت و اینکه گرمی، ملایمت و درک کردن می تواند موثرتر از تیغ تیز و داروی شیمیایی باشد."
سوگند بقراطی


برگرفته از وبلاگ روانشناسی پرند