مرکز مشاوره رها:88971606
برای رسیدن به هر موفقیت فردی، ابتدا باید تغییری در باورهای خود ایجاد کرد.
کوچکترین اقدام، بهتر از بزرگترین تصمیم است.
بهترین راه برای پیش بینی آینده ات، ساختن آن است.
زندگیتان با شانس بهتر نمی شود بلکه با تغییر بهتر می شود....
با انکار وجود یک زخم، شما نمی توانید آن زخم را ترمیم کنید.
ساخت و اعتباریابی مقیاس مسئولیت پذیری بزرگسالان
با تاکید بر تئوری انتخاب گلاسر
چکیده
زمینه: مسئولیت پذیری از ویژگی های اصیل انسانی است که رشد و تکامل فرد و جامعه انسانی و همچنین حفاظت از طبیعت در گرو آن است. بدین صورت که از طریق مسئولیت پذیری رابطه انسان با خود، همنوعان و طبیعت متعادل می گردد. هدف: این پژوهش ساخت و هنجاریابی مقیاس مسئولیتپذیری در شهروندان تهران میباشد. روش: پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل شهروندان منطقه 14 تهران بود. از این تعداد 240 نفر به عنوان نمونه، با استفاده از شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و پس از توزیع پرسشنامه، از روایی محتوایی، روایی عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده گردید. نتایج تحلیل اکتشافی، مسئولیتپذیری را در پنج مولفه احساس ارزشمندی، خودکنترلی، واقعگرایی، احساس تعهد و خودکارآمدی نامگذاری کرد. همچنین در تحلیل تاییدی میزان شاخصهای برازش به نسبت مطلوب بود. برای محاسبه پایایی مقیاس مسئولیتپذیری از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که 91/0، برای عامل اول61/0، عامل دوم67/0، عامل سوم52/0، عامل چهارم82/0 و عامل پنجم75/0 برآورد شد. بر این اساس، مقیاس محقق ساخته مسئولیتپذیری از پایایی بالایی برخوردار است.
واژهای کلیدی: مسئولیتپذیری، تئوری انتخاب، ویلیام گلاسر، اعتبار.
مقدمه
بزرگسالی افق پیش روی هر کودک و نوجوانی است که با عمر طبیعی خود زندگی را ادامه میدهد و با تغییرات بیولوژیکی، فیزیولوژیکی، بیوشیمی و آناتومی همراه است ( فینس[4]،2000). این دوره از عمر همانند سایر دورههای قبل، دوره گذرایی است که بحرانهای خود را دارا میباشد. افراد بزرگسال در این دوره با رویدادهای بزرگی در زندگی خود روبرو میشوند. به عبارت دیگر در این دوره بزرگسالان از سویی چیزهای بسیاری بهدست میآورندکه لازمه حیات و زندگی جسمی و روانی آنان است و از سویی دیگر چیزهای بسیاری از دست میدهند که البته اقتضای زندگی و حیات انسانی است. به همین دلیل دوره بزرگسالی دورانی پر چالش و استرسزا و پر از بحرانها و فرصتهایی است که لازمه آن داشتن تواناییها و مهارتهای ذاتی و اکتسابی فراوان است. دوران بزرگسالی از دیدگاه روانشناسان بررسی رشد و تکامل دورههای مختلفی را در برمیگیرد. این دوره را میتوان به سه دوره کوچکتر شامل، اوایل بزرگسالی(جوان)، اواسط بزرگسالی(میانسال) و اواخر بزرگسالی(سالخورده) تقسیم کرد. بزرگسال جوان در شرایط سنی تقریبا بین 20 تا 40 سالگی است، بزرگسال میانسال که تقریبا سالهای بین 40 تا 65 سالگی را طی میکند و بزرگسال سالخورده که از تقریبا 65 سالگی به سوی گستره پایانی پیری گام بر میدارد. برای ترسیم نیمرخ بزرگسالان می توان به نظریههایی چون، نظریه عملیاتی پیاژه، نظریات تحولی متعارف یا هنجاری چون نظریه اریکسون[5]، بوهلر[6]، وایلانت[7] و لوینسون[8] و نظریه مبتنی بر تقویم رویدادهای مهم تیوگارتن[9] اشاره کرد ( منصور،1388). در این دوره از زندگی میتوان یک فرد بزرگسال را از زوایای مختلف تحول جسمانی، شناختی،هیجانی و اجتماعی بررسی کرد.
دوره میانسالی گسترش روابط و مسئولیتهای اجتماعی و کمک به نسلهای بعدی را به همراه دارد و در دوره بعدی سازگاریها با شرایط و محدودیتها نمایان میشود ( شعاری نژاد،1388). یک فرد بزرگسال برای این که بتواند به حیات خود ادامه دهد باید علاوه بر نیازهای فیزیولوژیکی، نیازهای روانی خود همچون تعلق، احترام، عزتنفس و خودشکوفایی را برطرف سازد و برای این منظور باید با محیط خود به کنش متقابل بپردازد. پدیدههای روانشناختی همچون مسئولیتپذیری به بزرگسالان کمک میکند تا خود را با محیط در حال تغییر سازگار سازند. یک فرد بزرگسال در شرایط محیطی گوناگون بایستی بتواند با تصمیمگیری درست دست به انتخابهایی بزند و تعهد و مسئولیت بالایی نسبت به این تصمیمات و انتخابهای اجتنابناپذیر از خود نشان دهد. در این دوره به سبب بروز مسائل خاص و گسترده، با فرصتها و تهدیدهای بیشماری همراه است. بنابراین به وسیله آموزش مسئولیتپذیری میتوان بزرگسالان را در هر یک از مراحل این دوره برای ادامه یک زندگی مطلوب یاری نمود. علت اساسی بسیاری از بی توجهی ها و نابسامانیها چه بسا ناشی از بیمسئولیتی یا فرار از مسئولیت و شانه خالی کردن از زیر بار آن است. بنابراین امروزه افرادی را شاهدیم که از خود سلب مسئولیت میکنند تا از کشمکشهای ذهنی خود را رهایی بخشند و از قید تلاشها و فعالیتهای خستهکننده خویش را نجات دهند (گینات[10]،1993، ترجمه سرتیپی،1387).
مسئولیتپذیری از ویژگیهای اصیل انسانی است که رشد و تکامل فرد و جامعه انسانی و همچنین حفاظت از طبیعت در گرو آن است. بدین صورت که از طریق مسئولیتپذیری رابطه انسان با خود، همنوعان و طبیعت متعادل میگردد (کانت[11]،2000). انسان اجتماعی از دیرباز برای زیستن ناگزیر به همکاری با همنوعان خود و قبول مسئولیت بوده، چرا که نیازهای او با کمک و همیاری دیگران مرتفع شده است. در این جریان باید به مهارتهای اجتماعی مجهز بود. مهارتها مجموعهای از پاسخهای لازم را فراهم میکند تا بدان وسیله فرد بتواند به طور موثر زندگی کند، بیاموزد و کار کند. مسئولیتپذیری یک مهارت اجتماعی است که نقش آن در زندگی شخصی و اجتماعی از جمله مباحث مورد توجه دانشمندان و بهخصوص روانشناسان بوده است ( نعمتی،1387). در میان روانشناسان آدلر بیشتر بر مسئولیت اجتماعی تاکید دارد. او اولین روانشناسی است که به ماهیت اجتماعی انسان میپردازد. به نظر او انسان دائما در جامعه با مردم در تماس است و مجموع این تماسها، سبب پرورش حس اجتماعی و آموختن احساس مسئولیت و همکاری میشود. در باره مسئولیت و رابطه آن با زندگی، گلاسر معتقد است که ناخشنودی و افسردگی نتیجه عدم احساس مسئولیت است. فرد غیر مسئول نه برای خود ارزش قائل است و نه دیگران، در نتیجه خود و دیگران را آزرده میکند ( همان منبع). در دیدگاه روان شناسی فردی، آدلر بر ماهیت اجتماعی انسان تاکید کرده است. به اعتقاد او رفتار در یک زمینه اجتماعی رخ میدهد و انسان مجبور است که به ایجاد روابط متقابل بپردازد. آدلر جبرگرا نیست و به آزادی انتخاب و مسئولیت انسان در زندگی معتقد است ( همان منبع).
گلاسر در واقعیت درمانی، مسئولیتپذیری را توانایی برآورده کردن نیازهای شخصی در صورتی که فرد دیگران را از برآورده شدن نیازهایشان محروم نکند، معرفی میکند ( گلاسر[12]، ترجمه مرتضوی، 1380). الیس در دیدگاه منطقی- هیجانی خود یکی از اهداف درمان را ایجاد مسئولیت در فرد میداند و معتقد است که برای این که فرد مسئولیتپذیر شود، باید بر روی شناخت او کار کرد ( سید محمدی،1385). مسئولیت پذیری در تعلیم و تربیت به عنوان یک اصل تربیتی معرفی شده و فرد در قبال شرایط به جای پیروی از فشارهای بیرونی از الزامات درونی تبعیت میکند. این پیروی از الزامات درونی را احساس مسئولیت یا احساس تکلیف میدانند ( احمدی آخورمه و همکاران،1392). این احساس مسئولیت یکی از ویژگیهای شخصیتی انسانهاست که عبارت است از قابلیت پذیرش، پاسخگویی و به عهده گرفتن کاری که از کسی خواسته میشود و فرد حق دارد آن را بپذیرد و یا نپذیرد ( علی پور،1385).
براساس نظریه گاف[13] (1998) وظیفه شناسی، مسئولیتپذیری، قابلیت اعتماد، عمل کردن بر اساس نظم و مقررات و اعتقاد بر این که عقل و دلیل باید بر زندگی مسلط باشد از ویژگیهای شخصیتی نسبتا پایدار میان فردی و درون فردی است ( طباطبایی و همکاران،1390). همچنین کانت (2000) عنوان کرد که افزایش سن باعث افزایش مسئولیتپذیری میشود. بروئر[14] (2001) احساس مسئولیت را بیانگر نوعی نگرش و مهارت میداند که مانند هر نوع نگرش و مهارت دیگر آموختنی و اکتسابی است. مسئولیت را با سلامت روانی ارتباط میدهد و میگوید، افراد هر قدر مسئولیتپذیری داشته باشند، از لحاظ سلامت روانی سالمتر هستند و بالعکس (فلاحی و حاجیلو،1387). مسئولیتپذیری یکی از اصول اساسی برای نوعدوستی است، یعنی فرد باید خود را مسئول بداند و احساس مسئولیت کند تا نسبت به دیگران بیتفاوت نباشد ( لاتانه و دارلی[15]،1970). بنابراین درونسازی هرچه بیشتر مسئولیتپذیری باعث تمایل به نوعدوستی میشود و کاهش آن موجب افزایش بیتفاوتی میگردد ( لوین و همکاران[16]،2006). تعامل موثر با دیگران نیازمند مجموعهای از مهارتهاست که در صورت تسلط بر آنها میتواند منجر به شکلگیری مسئولیتپذیری شود. مسئولیتپذیری از مفاهیم مهم در حوزه روانشناسی تربیتی است، که در سالهای اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است ( لنزی و همکاران[17]،2014). همچنین میتوان از مسئولیتپذیری به عنوان یک جنبه مهم از شکل گیری هویت نام برد و از آن در توانمند سازی انسانها استفاده کرد ( هاگز[18]،2010). مسئولیتپذیری فردی به معنای آن است که فرد خود را نسبت به خود و موقعیتی که در آن قرار گرفته و همچنین نیازها و بهروزی دیگران مسئول بداند. فردی که مسئولیتپذیر است احتمالا در نظر خواهد گرفت که چگونه انتخابها و تصمیمهایش بر دیگران و جامعه تاثیر میگذارد. لذا اگرچه مسئولیتپذیری فردی بر فرد تمرکز دارد اما در یک بستر اجتماعی اتفاق میافتد. بنابراین مسئولیتپذیری اجتماعی بعدی از مسئولیت پذیری فردی بشمار می رود ( مرگلر[19]،2007).
از آنجا که روان شناسی علم مطالعه رفتار موجودات زنده به ویژه انسان است، در این زمینه نظریههای مختلفی مطرح گردیده است. یکی از این نظریات، نظریه انتخاب است که توسط ویلیام گلاسر عنوان شده است ( پروچسکا[20] و نورکراس[21]،2007؛ سیدمحمدی،1385). طبق نظریه انتخاب کنترل انسان بر رفتار خود یک کنترل آگاهانه است، به طوری که خودش رفتار کلی خود را انتخاب میکند و خودش مسئول انتخابهای خویش است. انسان خواستهها، انتظارات و افکار و اعمال خود را طوری انتخاب میکند که بتواند بهترین و خوشایندترین حالت را در خود ایجاد کند (گلاسر،2005). گلاسر در نظریه خود معتقد است که نظریه انتخاب در مورد بهتر انتخاب کردن است، اما قبل از آن هر فرد باید دلیل انتخابهای خود را بفهمد. نظریه انتخاب میگوید این خود ما هستیم که تمام اعمالمان را از جمله احساس بدبختیمان را انتخاب میکنیم (گلاسر، 2001). بخش مهمی از نظریه انتخاب مبتنی بر این پیش فرض است که افراد در نهایت خود تصمیم گیرنده و مسئول زندگی خویش هستند. تاکید اساسی نظریه انتخاب بر دو مولفه عملکرد و تفکر میباشد (گلاسر،2000). تمرکز بر نیروهای درونی شرایط را برای مسئولیتپذیری فراهم میکندکه یکی از اساسی ترین آموزشهای تئوری انتخاب به افراد است (اروین[22]،2003).
رویکرد واقعیت درمانی که بر اساس نظریه انتخاب استوار است بر تامین نیازها در عین حفظ ارضای حقوق دیگران، انتخاب و کنترل رفتار، پذیرش مسئولیت رفتار شخصی، واقعیت، توسل به عقل سلیم، قضاوت شخصی در مورد مسئولانه بودن رفتار تاکید دارد. گلاسر در واقعیت درمانی بر مواجه شدن با واقعیت، قبول مسئولیت و قضاوت اخلاقی در باره کارآمد یا ناکارامد بودن رفتار تاکید میکند ( مترن و مترن[23]،2006). عدم انکار واقعیت، مسئولیتپذیری و بر این اساس برنامهریزی جهت دستیابی به اهداف، از اصلیترین نیازهای انسان در فرآیند زندگی است که در این رویکرد درمانی به آن اهمیت داده شده است ( فرقانی طرقی و همکاران،1391). مسئولیتپذیری در قالب سه مولفه صورتبندی شده است، اولا یادگیری و انتخاب رفتارهایی است که نیازهای اساسی ما را برآورده میکند، ثانیا پذیرفتن پیامدهای رفتار خود، ثالثا اینکه مانعی بر سر راه برآورده شدن نیازهای دیگران نباشد ( ترجمه صاحبی،1390). از دیدگاه گلاسر سه مولفه مهم در تئوری انتخاب وجود دارد که به نظر میرسد میتواند علاوه بر مسئولیتپذیر کردن افراد در حوزه خصوصی خود، باعث مسئولیت و تعهد اجتماعی گردد که شامل نیازهای اساسی و دنیای مطلوب، پیوندهای انسانی و ایجاد هویت موفق میباشند ( صاحبی و همکاران،1394).
آینده نیازمند انسان با مسئولیت بیشتر است که توانایی انتخاب داشته باشد. کسی که بتواند بر اساس احتیاج خود نه بر اساس طرحریزی شخص دیگری که برای او کرده است، برنامهریزی کند ( حسین پور و همکاران،1392). امروزه جامعه در حال پیشرفت نیازمند افرادی مسئول و خودکفاست و بایستی شرایطی فراهم کرد تا افراد ابزارهای نگرشی و ارزشیابی پیدا کنند تا به کمک آنها بتوانند بهتر تصمیمگیری کنند. تصمیماتی که آنان را در این دنیای پیچیده به سوی زندگی بارور و رضایتبخش رهنمون کند ( خزائی و همکاران،1392).
در کشور ما برای بررسی مسئولیتپذیری افراد یکی از پرسشنامههای معتبر، خرده مقیاس مسئولیتپذیری (Re) پرسشنامه روانشناختی کالیفرنیا[24] (CPI) مورد استفاده است که دارای اهمیت بسیاری میباشد. همچنین از خرده مقیاس پرسشنامه آیزنک[25] و دیگر آزمونهای موجود نیز استفاده میشود. اما با این وجود هیچکدام از نظر دوره سنی خاص بزرگسالان و از نظر فرهنگی و اجتماعی مناسب نمیباشند. با توجه به این که مقیاس مستقل و بومی که با شرایط بزرگسالان در جامعه ما مطابقت داشته باشد، وجود ندارد، پس ضرورت دارد تا مقیاس معتبر و متناسبی در موضوع مسئولیتپذیری طراحی و ساخته شود. بدین جهت در این پژوهش در پی دستیابی به چنین ابزاری متناسب و خاص هستیم. بنابراین هدف کلی این پژوهش، ساخت و هنجاریابی ابزاری عینی و دقیق جهت تشخیص و آموزش به موقع مسئولیتپذیری در جامعه بزرگسالان و فراهم آوردن زمینه برای مطالعات بعدی در این مورد میباشد. همچنین پژوهش حاضر در راستای ساخت مقیاسی برای عملیاتی کردن عوامل موثر در مسئولیتپذیری بزرگسالان بر پایه تئوری انتخاب گلاسر، قصد دارد پرسش های اصلی زیر را مورد آزمون قرار دهد.
1) آیا ابزار محقق ساخته توسط محقق، برای سنجش مسئولیتپذیری از روایی لازم برخوردار است؟
2) آیا ابزار محقق ساخته توسط محقق، برای سنجش مسئولیتپذیری از پایایی لازم برخوردار است؟
روش پژوهش
پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، تمامی مردان و زنان منطقه 14 تهران بوده است. از میان جامعه مفروض به صورت در دسترس انتخاب و روش نمونهگیری غیر تصادفی داوطلبانه تعداد 250 نفر (156 زن و 84 مرد) انتخاب شدند. پس از تشریح اهداف پژوهش و جلب همکاری آزمودنیها، پرسشنامه مسئولیتپذیری توسط بزرگسالان تکمیل شد.
ابزار پژوهش
هدف از طراحی تست تشخیص میزان مسئولیتپذیری افراد، میزان هشیاری، خلق و خوی اعتماد و تعهد است. این مقیاس یک تصویر مشخص از فردی که مورد آزمون قرار گرفته است را بهدست میدهد. در تدوین این مقیاس از مقیاسهای مرتبط همچون سیاهه روانی کالیفرنیا (گاف، 1957)، نگرش مسئولیت ( RAS ) (کبیرنژاد و همکاران،1389)، پرسشنامه مسئولیتپذیری نوجوانان ( نعمتی، 1387) زیر نظر دکتر ابوالفضل کرمی و مقیاس مسئولیتپذیری نوجوانان در خانه و مدرسه ( کردلو،1387) استفاده شده است. همچنین با توجه به اینکه نعمتی در تدوین مقیاس خود از پرسشنامههای شخصیت MMPI، آیزنک و پرسشنامه شیوه زندگی آدلر استفاده نموده است، میتوان نتیجه گرفت که به نوعی معیارهای مقیاسهای مزبور در این مقیاس لحاظ شده است. در تهیه و تدوین سوالات سعی شده است تا همه سوالهای ممکن که بتوانند خرده مقیاس مورد نظر را به نحوی جامع و مانع پوشش دهند مورد استفاده قرار گیرد، که در مراحل بعدی سؤالات کمتر مرتبط و ضعیف به روش حذفی از گردونه خارج خواهند شد تا در نهایت به شرایط مطلوب دست پیدا نماییم.
پس از مقدمه مختصری در خصوص موضوع مسئولیتپذیری و مبانی طراحی و ساخت مقیاسی جهت سنجش میزان آن، با توجه به این که رویکرد بنیادی در این مقیاس بر اساس نظریه انتخاب و واقعیت درمانی ویلیام گلاسر میباشد، پس از مطالعه و بررسی این نظریه در منابع موجود، عوامل و شاخصهایی که از سوی گلاسر به عنوان تئوریپرداز این نظریه ارائه شده است، شناسایی گردید. در ادامه جهت تدوین خرده مقیاسهایی که با اندازهگیری آنها میتوان یک برآورد کلی یا مقیاس عمومی بهدست آورد، استخراج شد. در مراحل بعدی عوامل مهمتری که از بُعد مسئولیتپذیری دارای وزن بیشتری هستند گزینش شد و پرسشنامهای حاوی سؤالات مثبت و منفی بر محوریت آنها استخراج و طراحی و به همراه راهنمای آزمون شونده و پاسخنامه سوالات ارائه گردیده است. عوامل کلی استخراج شده عبارت است از:
1) احساس ارزشمندی ( ارزش قائل شدن برای خود و دیگران، احترامگذاری، خود پذیری، اعتماد، همنوایی با دیگران، مسئولانه عمل کردن، قانونمندی، توجه به نیازهای خود و دیگران، بشر دوستی، اجتماعی بودن، احترام به انتخابهای خود و دیگران، عدم کنترل دیگران).
2) خودکنترلی ( خویشتنداری، دروننگری، کنترل آگاهانه، هشیاری، سازماندهنده فعال، سبکهای اسنادی، خود مدیریتی، هدفمندی، رهایی از کنترلهای بیرونی).
3) واقعگرایی ( احترام به واقعیت موجود، پذیرش واقعیت، واقع بینی، ذهنآگاهی، خودآگاهی، اولویت به نیازهای حال و برای آینده، گذر از گذشته).
4) احساس تعهد ( متعهد عمل کردن، مسئولانه عمل کردن، امانتداری، دعوت به مسئولیتپذیری، حس وظیفهشناسی، اخلاقی بودن، ضمانت دادن، بلوغ و تکامل، مبارزهجویی، چالشطلبی).
5) خود کارآمدی ( کارآمدی ذهنی، کارآیی، خودشکوفایی، هویت موفق، سازمان یافتگی، کفایتمندی، پیشرفت گرایی).
روش نمرهگذاری در این مقیاس به شیوه لیکرت و به صورت 5 گزینهای است که برای هر سوال کاملا موافق = 5 ، موافق = 4 ، تا حدی موافق =3، مخالف = 2 ،کاملا مخالف = 1 اعمال میشود. در مورد سوالات معکوس هم نمرهگذاری برعکس میشود. فرآیند نمرهگذاری بر مبنای تعداد سوالات مشخص شده برای هر خرده مقیاس از تعداد کل سوالات مقیاس چه مثبت و چه منفی به انضمام تعداد سوالات و شماره سوالات به تفکیک مثبت و منفی در خصوص هر خرده مقیاس به شرح ذیل صورت می پذیرد:
عوامل | تعداد گویه | سوالات مستقیم | سوالات معکوس |
احساس ارزشمندی | 7 | 1-2- 3- 5- 6- 7 | 4 |
خودکنترلی | 10 | 8- 10- 11- 12- 14- 15- 16- 17 | 9- 13 |
واقعگرایی | 8 | 18- 19- 21- 22- 23- 24- 25 | 20 |
احساس تعهد | 21 | 26- 27- 28- 29- 31- 32- 34- 35- 36- 37- 38- 39- 40- 41- 42- 43- 44- 45- 46- 47- 48- 49 | 30- 33 |
خودکارآمدی | 14 | 51- 52- 53- 54- 55- 56- 57- 58- 59- 60- 61- 62- 63 | 50 |
یافتههای پژوهش
هدف پژوهش حاضر، بررسی شاخصهای روانسنجی مقیاس مسئولیتپذیری در جامعه ایرانی بود. برای سنجش روایی این مقیاس از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد.
سوال1) آیا ابزار محقق ساخته توسط محقق، برای سنجش مسئولیتپذیری از روایی لازم برخوردار است؟
آزمون کایزر- مایر- اولکین[26] اولین هدف تحلیل عاملی را مبنی بر اینکه آیا واریانس متغیرهای تحقیق تحت تاثیر واریانس مشترک برخی عاملهای پنهانی و اساسی هست را مورد آزمون قرار میدهد. مقدار این آماره در پژوهش حاضر برابر با 78/0 میباشد که انجام تحلیل عاملی برای دادههای مورد نظر امکانپذیر بوده و میتوان دادهها را به یک سری عاملهای پنهانی تقلیل داد. در ادامه جدول یافتههای این دو آماره آورده میشود:
تحلیل عامل اکتشافی
جدول2: آزمون KMO و کرویت بارتلت
KMO کرویت بارتلت P |
78/0 63663 000/0 |
برای بررسی روایی سازه این مقیاس از تحلیل اکتشافی استفاده شد. در تحلیل عاملی با استفاده از روش تحلیل مولفههای اصلی و با استفاده از چرخش واریماکس و مقادیر بالاتر از یک، 5 عامل شناسایی شد. براساس نتایج تحلیل عوامل مقیاس مسئولیتپذیری برای سنجش خرده مقیاس عامل اول، خود ارزشمندی (1 تا 7)، عامل دوم، خود کنترلی (8 تا 17)، عامل سوم، واقعگرایی (18 تا 25)، عامل چهارم، احساس تعهد (26 تا 49) و عامل پنجم، خودکارآمدی (51 تا 63) بارگذاری معناداری داشتهاند.
جدول3: نتایج تحلیل عامل اکتشافی مقیاس مسئولیتپذیری
سوالات | خرده مقیاسها | ||||
عامل1 (احساسارزشمندی) | عامل2 (خودکنترلی) | عامل3 (واقعگرایی) | عامل4 ( احساس تعهد) | عامل5 (خودکارآمدی) | |
1 | 324/0 |
|
|
|
|
2 | 389/0 |
|
|
|
|
3 | 471/0 |
|
|
|
|
4 | 423/0 |
|
|
|
|
5 | 476/0 |
|
|
|
|
6 | 373/0 |
|
|
|
|
7 | 400/0 |
|
|
|
|
8 |
| 320/0 |
|
|
|
9 |
| 351/0 |
|
|
|
10 |
| 354/0 |
|
|
|
11 |
| 341/0 |
|
|
|
12 |
| 324/0 |
|
|
|
13 |
| 436/0 |
|
|
|
14 |
| 361/0 |
|
|
|
15 |
| 480/0 |
|
|
|
16 |
| 383/0 |
|
|
|
17 |
| 514/0 |
|
|
|
18 |
|
| 385/0 |
|
|
19 |
|
| 310/0 |
|
|
20 |
|
| 331/0 |
|
|
21 |
|
| 490/0 |
|
|
22 |
|
| 542/0 |
|
|
23 |
|
| 403/0 |
|
|
24 |
|
| 492/0 |
|
|
25 |
|
| 393/0 |
|
|
26 |
|
|
| 404/0 |
|
27 |
|
|
| 386/0 |
|
28 |
|
|
| 478/0 |
|
29 |
|
|
| 313/0 |
|
30 |
|
|
| 372/0 |
|
31 |
|
|
| 407/0 |
|
32 |
|
|
| 359/0 |
|
33 |
|
|
| 388/0 |
|
34 |
|
|
| 589/0 |
|
35 |
|
|
| 42/0 |
|
36 |
|
|
| 549/0 |
|
37 |
|
|
| 413/0 |
|
38 |
|
|
| 395/0 |
|
39 |
|
|
| 383/0 |
|
40 |
|
|
| 389/0 |
|
41 |
|
|
| 322/0 |
|
42 |
|
|
| 408/0 |
|
43 |
|
|
| 398/0 |
|
44 |
|
|
| 440/0 |
|
45 |
|
|
| 351/0 |
|
46 |
|
|
| 396/0 |
|
47 |
|
|
| 464/0 |
|
48 |
|
|
| 474/0 |
|
49 |
|
|
| 515/0 |
|
50 |
|
|
|
| 344/0 |
51 |
|
|
|
| 377/0 |
52 |
|
|
|
| 364/0 |
53 |
|
|
|
| 494/0 |
54 |
|
|
|
| 432/0 |
55 |
|
|
|
| 483/0 |
56 |
|
|
|
| 370/0 |
57 |
|
|
|
| 311/0 |
58 |
|
|
|
| 387/0 |
59 |
|
|
|
| 421/0 |
60 |
|
|
|
| 498/0 |
61 |
|
|
|
| 436/0 |
62 |
|
|
|
| 401/0 |
63 |
|
|
|
| 348/0 |
تحلیل عامل تاییدی
به منظور روایی عوامل استخراج شده مقیاس مسئولیتپذیری (عوامل 5گانه) از نرم افزار لیزرل استفاده شد.
جدول4: شاخصهای نیکویی برازش مقیاس مسئولیتپذیری
RMSEA | NFI | AGFI | CFI | NNFI | GFI | X2/df | P |
1/0 | 69/0 | 50/0 | 78/0 | 77/0 | 53/0 | 8/5 | 001/0 |
چنانچه در جدول4 مشاهده میشود، میزان AGFI، NNFI، CFI، GFI ، NFI و RMSEM به ترتیب 50/0، 77/0، 78/0، 53/0، 69/0 1/0 میباشد. تحلیل برازش نسبتا قابل قبولی را گزارش میدهد.
شکل1. الگوی اندازه گیری پرسشنامه مسئولیتپذیری
1) آیا ابزار محقق ساخته توسط محقق، برای سنجش مسئولیتپذیری از پایایی لازم برخوردار است؟
برای سنجش پایایی مقیاس مسئولیتپذیری از روش آلفای کرونباخ استفاده شد.
جدول5: ضریب پایایی مقیاس مسئولیتپذیری و مولفههای آن ( 240 n=)
آلفای کرونباخ | مولفهها |
61/0 | احساس ارزشمندی |
67/0 | خودکنترلی |
52/0 | واقعگرایی |
82/0 | احساس تعهد |
75/0 | خودکارآمدی |
91/0 | کل |
با توجه به جدول5، پایایی بهدست آمده از مقیاس مسئولیتپذیری 91/0 میباشد. بنابراین این ابزار از پایایی قابل قبولی برخوردار است.
بحث و نتیجه گیری
مسئولیتپذیری از ویژگیهای اصیل انسانی است که رشد و تکامل فرد و جامعه انسانی و همچنین حفاظت از طبیعت در گرو آن است. بدین صورت که از طریق مسئولیتپذیری رابطه انسان با خود، همنوعان و طبیعت متعادل میگردد (کانت،2000). انسان اجتماعی از دیرباز برای زیستن ناگزیر به همکاری با همنوعان خود و قبول مسئولیت بوده، چرا که نیازهای او با کمک و همیاری دیگران مرتفع شده است. در این جریان باید به مهارتهای اجتماعی مجهز بود. مهارتها مجموعهای از پاسخهای لازم را فراهم میکند تا بدان وسیله فرد بتواند به طور موثر زندگی کند، بیاموزد و کار کند. مسئولیتپذیری یک مهارت اجتماعی است که نقش آن در زندگی شخصی و اجتماعی از جمله مباحث مورد توجه دانشمندان و بخصوص روان شناسان بوده است (نعمتی،1387).
در رابطه با روایی محتوا نظر ده نفر صاحبنظر در این رشته روانشناسی بررسی شد. و پرسشنامه با اصلاحات لازم مورد تایید قرار گرفت. تحلیل اکتشافی، پنج مولفه برای مسئولیتپذیری استخراج کرد و تحلیل تاییدی نیز آن را تایید نمود. بنابراین نتایج این پژوهش نشان میدهد ابزار ساخته شده توسط محقق، برای سنجش مسئولیتپذیری از روایی لازم برخوردار است. میتوان گفت که نتایج بهدست آمده از این پژوهش با برخی یافته های پژوهشهای قبلی از جمله سیاهه روانی کالیفرنیا (گاف،1957)، نگرش مسئولیت (RAS) ( سالکو و سکیس،1991)، پرسشنامه مسئولیتپذیری نوجوانان ( نعمتی، 1387) زیر نظر دکتر ابوالفضل کرمی و مقیاس مسئولیتپذیری نوجوانان در خانه و مدرسه ( کردلو،1387) همسو است. از طرفی نتایج بررسی پایایی این مقیاس با استفاده ازضریب آلفای کرونباخ نشان داد که از پایایی بالایی برخوردار است. نتایج اعتبار پژوهش کردلو(1387) همسویی بالایی دارد.
به طور کلی نتایج حاضر نشان داد که مقیاس مسئولیتپذیری در جامعه بزرگسالان از خصوصیات روانسنجی قابل قبولی برخوردار است و محققان از آن میتوانند به عنوان ابزاری معتبر در اندازهگیری مسئولیتپذیری در ابعاد ذکر شده استفاده نمایند. همچنین این مقیاس میتواند در موقعیتهای تربیتی و پژوهشی مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به اینکه جامعه پژوهش محدود به منطقه 15 است، لذا پیشنهاد میشود چنین پژوهشی در خصوص تعییت روایی و پایایی مقیاس در سایر مناطق نیز انجام شود.
منابع
[1] . دانشجوی دکترای مشاوره دانشگاه آزاد واحد تهران شمال Mkordloo@gmail.com
[2] . دانشجوی دکترای روانشناسی تربیتی دانشگاه مازندران Hosseinkavianfar@yahoo.com
[3] . کارشناسی ارشد سنجش و اندازهگیری دانشگاه علامه طباطبایی masomehbahrami2020@yahoo.com
[4]. Phines
[5]. Erickson
[6]. Buhler
[7] . Valliant
[8] . Levinson
[9]. Tiogarton
[10]. Ginat
[11] . Cant
[12] . Gllasser
[13] . Gaf
[14] . Brewer
[15] . Latane & Darley
[16] . Levin & atel
[17] . Lenzi
[18] . Hughes
[19] . Mergler
[20] . Prochska
[21]. Nokras
[22] . Ervin
[23] . Mottern, A. ,Mottern
[24] . California
[25] . Ezenk
[26] . Kaiser- Mayer- Olkin