مرکز مشاوره رها:88971606
برای رسیدن به هر موفقیت فردی، ابتدا باید تغییری در باورهای خود ایجاد کرد.
کوچکترین اقدام، بهتر از بزرگترین تصمیم است.
بهترین راه برای پیش بینی آینده ات، ساختن آن است.
زندگیتان با شانس بهتر نمی شود بلکه با تغییر بهتر می شود....
با انکار وجود یک زخم، شما نمی توانید آن زخم را ترمیم کنید.
به خانه پناه بردم تا ایمن باشم. صدای فریادها اما مجالی برای ایمنیام باقی نگذاشت.
خشونت خانگی چیست؟
خانواده، عموماً به منزله مکانی است که افراد، آن را به عنوان مأمن، مأوا و پناهگاه خود تلقی کرده و آرامش و سکون و هماهنگی آن را خواستارند. گاه، همین، مأمن، بستر تولید کننده خشونت گردیده و تصویر آرام و امنش در هم شکسته میشود.
خشونت خانگی، خشونتی است که توسط افراد یک خانواده که ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشته و باهم زندگی می کنند، صورت میگیرد و شامل هر نوع رفتاری است که موجب آزار، سرخوردگی و شرمساری طرف مقابل میگردد.
قربانیان خشونت خانگی
شایعترین قربانیان خشونت در فضای خانواده کودکان، زنان و سالمندان میباشند.
اقسام خشونت خانگی
پرخاشگری مخرب در خانهها، عمدتاً از نظر شکل ظاهری به سه دسته تقسیم میگردد:
الف) خشونتهای فیزیکی: که قربانیانش، غالباً، افرادی هستند که زور بازو و قدرت عضلانی کمتری دارند. این نوع خشونت چه در مورد کودکان اتفاق بیفتد، چه در مورد زنان، بسیار خطرناک بوده و حتی گاه مرگبار است.
ب) خشونتهای روانی: گاهی به صورت آشکار، آزاری در خانواده مشاهده نمیشود. اما مصادیق متعددی از تحقیر، توهین، ندیده گرفته شدن یا دست کم گرفته شدن، طرد شدگی، خیانت جنسی، استفاده جنسی، مالی و عاطفی، مسخره کردن و . . . ، وجود دارد که عوارضی به شدت خشونت فیزیکی بر جای میگذارد.
ج) نظارهگر بودن (مشاهده خشونت): این قسم از خشونت خانگی، غالباً مورد توجه قرار نمیگیرد، در حالی که، خشونت همسران غالباً خود یکی از مصادیق کودک آزاری محسوب میگردد، آن هنگام که کودک، نزاع، درگیری و اختلاف والدین را مشاهده میکند، خود در معرض آزار والدین قرار گرفته است.
در نظاره گر بودن، احساس قربانی شدن، له شدن و عدم ارزش به کودک منتقل شده و کودک عمیقاً آزار والدین را تجربه میکند.
چگونه فرد نظارهگر خشونت، آسیب میبیند؟
هنگامی که کودک، نزاع والدین را مشاهده میکند، با فرد آزار دیده (مثلاً مادر) همانند سازی کرده، درد و له شدگی مادر را احساس میکند و گویی که خود آسیب دیده است.
مکانیزم مورد استفاده کودکان آزار دیده چیست؟
برون ریزی و جابهجایی. هنگامی که کودک توسط والدین مورد آزار قرار میگیرد، از آنجایی که نمیتواند خشم خود را به منبع اعمال شده پرخاشگری نشان دهد، آن را نسبت به افراد کوچکتر مثلاً (خواهر یا برادر کوچکتر) و یا هم سالان خود ابراز میکند. بدین علت رد پای غالب پرخاشگریهای کودکان به خشونت خانگی میرسد.
عوارض خشونت خانگی بر کودکان
![]()
خشونت، با توجه به این که در چه سنی اتفاق افتاده باشد، عوارض متفاوتی بر جای میگذارد. در سنین5-1 سالگی، مشکلات خواب، شب ادراری، اضطراب جدایی و مشکلات رشدی را مشاهده مینماییم. در سنین 12-6 سالگی، اختلالات خوردن، رفتارهای فریبنده و سر کار گذاشتن را با هدف دریافت توجه مشاهده میشود و در سنین نوجوانی، ترس از طرد شدن، ترس از دست دادن کنترل، فرار از خانه، درگیر شدن با مصرف مواد، افکار خودکشی و دیگرکشی مشاهده میگردد.
عوارض خشونت خانگی بر زنان
ترس، افسردگی، اضطراب منتشره، اختلال وسواس- اختلال در خوردن، اختلال در خواب، احساس خستگی، علائم گوارشی، علائم قبل از قاعدگی، درد مزمن مانند سردرد، دردهای پراکنده و ضعف عمومی، کم خونی، مصرف مواد مخدر، افکار خودکشی، عزت نفس پایین، مشکلات میان فردی مانند عصبانیت، درگیری، قهر، ناسازگاری و لجبازی و . . . از عوارض شایع خشونت بر زنان است.
چه عوامل تاریخچهای در بروز خشونت خانگی موثرند؟
سابقه دیدن آزار در کودکی، سابقه اختلال سلوک و اختلال شخصیت ضد اجتماعی از جمله عوامل تاریخچهای موثر در بروز خشونت میباشند.
عوامل بالینی موثر در بروز خشونت خانگی
افسردگی، اضطراب، سوء مصرف مواد و برخی از اختلالات شخصیت.
عوامل آماده سازی موثر در بروز خشونت خانگی
شغل غیرثابت، ضعف فرد در تنظیم و مدیریت هیجانات، ضعف ارتباطی کلامی فرد، مشکل درکنترل تکانهها، از جمله عوامل موثر در بروز خشونت خانگی است.
آیا خشونت از خلق و خو نشأت میگیرد؟
سه خلق هیجان پذیری، فعال بودن و اجتماعی بودن، بلوکهای سازنده شخصیت، به تعبیر برخی اندیشمندان هستند. خلق هیجان پذیر به سطح برانگیختگی ما اشاره دارد و از سه مولفه (اندوه، ترس و خشم)تشکیل شده است. کسانی که هیجان پذیر هستند، به راحتی تحریک میشوند و از کوره در میروند. گروهی دیگر، به راحتی تحریک نشده و هیچ چیز، ناراحتشان نمیکند و گروه سوم افرادی هستند که با جزِیی ترین محرک تحریک میشوند و بسیار حساس هستند.گروه اول که به راحتی از کوره در میروند و گروه سوم که بسیار حساس هستند، هر دو مستعد خشونت و پرخاشگری میباشند. کسانی که هیجان پذیری بالا و ارتباطات اجتماعی کمی دارند نیز به راحتی به خشونت دست میزنند.
آیا سبک فرزند پروری در تولید و بروز خشونت موثر است؟
خاستگاه رفتار پرخاش گرانه، در اغلب موارد خانواده است. کودکان، از طریق مکانیزمهای یادگیری و الگوگیری و نیز القائات شناختی و عاطفی، رفتار پرخاشگرانه را به عنوان یک استراتژی حل مسأله و کنترل دیگران مورد استفاده قرار میدهند.
در میان 4 سبک شایع فرزند پروری (والدین مقتدر، والدین مستبد(سخت گیر)، والدین سهل گیر و والدین اغماضگر، غیر از سبک قاطع، هر سه، تولید کننده بستر خشونت در خانواده میباشند.
والدین سخت گیر(پرتوقع) نیز اساساً، به علت استفاده از روشهای خشونت آمیز، تولید خشونت میکنند. والدین سهل گیر که سعی میکنند، مرتباً احساس منفی خود را سرکوب کرده و آن را از فرزندان پنهان نمایند، بدین وسیله اعلام میکنند که ابراز هر گونه احساس منفی، ناپذیرفتنی است و بدین روش به پیدایش افراد ضد اجتماعی و دارای وجدان ضعیف کمک میکنند، افرادی که آمار بالای خشونت را در بزرگسالی، گزارش میدهند و والدین بیتوجه با پایین نگه داشتن عزت نفس کودکان، در بزرگسالی آنان را مستعد آزارگری و آزار دیدگی مینمایند.
ویژگیهای اساسی فرد آزارگر در خانواده چیست؟
فرد سوء استفادهگر (آزارگر) اغلب از کمبود عزت نفس در رنج است و احساس ناامنی میکند. او نیاز شدید به کنترل دیگران دارد و این نیاز را غالباً با خشونت پاسخ میدهد. طلبکار بودن و فقدان همدلی از دیگر ویژگیهای شاخص فرد آزارگر میباشد. افراد آزارگر، غالباً تحمل به تأخیر انداختن ارضاء نیازهای خود را ندارند.
عوامل روانی موثر در بروز خشونت خانگی
حرمت خود پایین، هیجان پذیری، رفتارهای تکانشی و مهار پایین، مردم آمیزی یا مردم گریزی، بدبینی، بیاعتمادی، خوش بینی افراطی، سلطه جویی، رقابت جویی، حسادت، احساس ناایمنی، حقارت و برتری طلبی، از عوامل روانی موثر در بروز خشونت خانگی میباشد.
برخی اختلالات روان شناختی (مانند افسردگی) نیز فرد را مستعد ابتلاء به خشونت مینمایند.
آیا علت خشونت تنها در کودکی ما نهفته است؟
گرچه، ویژگیهای شخصیتی، عزت نفس و خلق و خو، تأثیری قابل توجهی در بروز خشونت دارد، لیکن، پذیرش این امر، به مفهوم بیتوجهی به عوامل موثر ارتباطی، مدیریت هیجانی و تأثیر تحریفات شناختی بر بروز خشونت نیست.
ارزیابیهای شناختی چه تأثیری در بروز خشونت خانگی دارند؟
چنانچه بپذیریم پیش از هر رفتار، فکری نهفته است که تولید احساس(هیجان) میکند، باید باور کنیم که افکار ما، سهم بسزایی در تولید رفتارهای خشونت آمیز دارند. آنچه به عنوان رفتار خشن میبینیم غالباً از یک احساس (هیجان) بر خواسته است و آن هیجان را فکری تولید کرده است.
ارزیابی ما از موقعیت، میتواند بر شدت تجربه هیجانی ما تأثیر بگذارد. تفکرات و ارزیابیهای شناختی، میتوانند، نقش عمدهای در تمایز هیجانات و این که ما چه نوع هیجانی را نشان دهیم، داشته باشد.
در بسیاری از ارتباطات انسانی به ویژه ارتباطات زناشویی رد پای شناخت آسیب دیده و افکار اتوماتیک منفی در تولید خشونت دیده میشوند. شناخت آسیب دیده، برداشت غیر متناسب با واقعیت موجود است. آنچه ما را از ارتباطات، آزرده و دل گیر مینماید، در بسیاری از موارد، واقعیت رفتار طرف مقابل نیست، برداشت نادرست ما، از آن رفتار است.
به این مثال توجه کنید "جمشید دیر به منزل آمده است(اتفاق)، همسرش (مینا) با خود فکر میکند حتماً پای زن دیگری در میان است"، (افکار منفی ایجاد کننده خشم)، این فکر مینا را به شدت ناراحت و خشمگین میکند (احساس)"، بنابراین به محض دیدن جمشید، داد میکشد و مشاجره میکند.
با تمرین، میتوان افکار منفی را شناسایی کرد و چنانچه هیجان ناخوشایند ما، از آن افکار سرچشمه میگیرد، هیجان را کنترل نمود.
آیا تحریفات شناختی در بروز خشونت خانگی موثرند؟
پاسخ، مثبت است. تحریفات شایع شناختی عبارتند از "تفکر همه یا هیچ، تعمیم، بیتوجهی به امر مثبت، نتیجه گیری شتاب زده، فکر خوانی، قضاوت، بزرگ نمایی و کوچک نمایی" و . . .
آشنایی با این تحریفات و پیدا کردن رد آنان در هیجانات ناخوشایند، سهم بسزایی در کاهش خشونت خانگی (همسر آزاری) دارد.
آیا میتوان از خشونت خانگی پیشگیری کرد؟
چنانچه بپذیریم زادگاه خشونت، خانواده است، باید باور کنیم که با یادگیری روشهای صحیح فرزند پروری در پیشگیری از انتقال نسل به نسل خشونت گام برداشتهایم. و چنانچه باور کنیم مهارتهای ارتباطی نیز در تولید خشونت به ویژه میان همسران سهم دارد، با یادگیری مهارتهای حل تعارض، کنترل خشم و آگاهی از تحریفات شناختی در کاهش فضاهای خشونت آمیز گام برداشتهایم.
پس، باور کنیم تغییر از خود ما آغاز میشود. خشونت خانگی پدیدهای مبتنی بر جنسیت نیست، آسیبی است مبتنی بر تربیت، طرز نگاه و برداشت ما از واقعیت، پس برای پیشگیری از آن، آموزش مهارتهای فرزندپروری، مهارت کنترل خشم، مهارت حل تعارض و حل مسئله را جدی بگیریم.
خشونتهای فیزیکی را جدی بگیریم
خشونتهای فیزیک متأسفانه، بیش از گذشته، گزارش میگردد. آسیبهای غیر قابل جبرانی بر جای میگذارد. نقض عضو، جراحات جدی و حتی مرگ. کودک آزاری و روابط فرازناشویی نیز از دیگر عوارض تلخ آن محسوب می گردد.
خشمهایمان را اگر نپائیم، دیر میشود.
-------------------------------------------------------------------------------------
لیلا بهنام